اینجا اعراب «نقّاد» چی هست؟
و نقش «الکلام» چی هست؟
و «کونوا» فعل مضارع و زمان حال هست؟
کسی تفاوت منصوب کردن فعل با مجزوم کردن رو میدونه و اینکه اگه میشه برا نمونه میشه مثال هم بزنید ممنون میشم معرکه میدممم
اینو کشاورز ارزو داشت یا ارزو کرد معنی می کنیم؟
آیا اینجا «جمیع الاصنام» با هم مستثنی منه میشه؟
و آیا «الصنم الکبیر» با هم مستثنی میشه؟
سلام بچه ها
برای تشخیص فاعل
فعل+اسمی که(_ُ _ٌ ) باشد
حالا این علامت_ُ _ٌ باید اخر اون اسمه باشه یا کلا تو اسم باشه
معرکه میدم🥺🥺
مگه اَن یترک
چون برسرش حرف ناصبه اومده .مضارع التزامی معنی نمیشه .باید مینوشت .رها شود
اینجا مگه از باب تفعُلُ نیس؟؟؟
خب در حقیقت امر شده
باید بنویسه سخن بگو با ما
چرا اینجوری معنی شده پس
اگر اعراب «بطاقة» خواسته شه باید کدوم یک از اینها گفته شه: اسم مشبهة بالفعل منصوب و یا جار و مجرور؟
اینجا در «کلِّ شَی ءٍ قدیرٌ»
کلِّ میشه مجرور به حرف جر
ولی آیا کلِّ شیء با هم مجرور نمیشن؟
اگه نه پس شیء میشه مضاف الیه مجرور؟
و اینکه «قدیرٌ» اعرابش چیه؟
إنَّ و اَنَّ و کلا حروف مشبهة بالفعل اگه ابتدای جمله بیان میشه گفت جمله اسمیه هست؟
و آیا مبتدا محسوب میشن؟
تو این تصویر، «جیّداً» اعراب و نقشش چیه؟
صفت که نیست چون موصوف نیست
ولی آیا اسم مبالغه میتونه باشه؟
وزن فعال و فعالة که برای اسم مبالغه هست بعضی اوقات بر دستگاه و ابزار و یا شغل دلالت داره.
اگر بر دستگاه و ابزار و شغل دلالت داشته باشه در اون صورت آیا دیگه اسم مبالغه محسوب نمیشه؟
و اگر دیگه اسم مبالغه نیست پس نقشش و اعرابش چی هست؟
سلام بکی اینو با دلیل جواب بده من خودم میگم 1 ولی توپاسخنامه گفته 3
برای اسم کشور ها «ال» به کار میره اولشون؟
چون معرفه هستن دیگه
ولی یه جا نوشته: انا من ایران (من اهل ایرانم)
و یه جا نوشته: الصّین (چین)
تفاوت نصب و منصوب چیه؟
منصوبات که شامل مفعول و حال و مستثنی هستن ولی آیا منظور از نصب فقط علامت آخرشون ( َ ً) هست؟
میشه گفت ال کلا برای اسمهای بعد از اسمهای اشاره به معنی «این» به کار برده میشه؟
چون مثلاً وقتی گفته میشه «این کتاب» در واقع کتاب در نزدیکی قرار داره و دیده میشه و غایب نیست پس شناخته شده محسوب میشه؟